تلاش برای افق های روشن



نویسنده :هیوا علیزاده

  مجله : رشد مدرسه فردا 

 تاریخ انتشار :اردیبهشت ۹۸ با محوریت ورزش

چند خط از مقاله : 

در سالی که گذشت، ورزش و بازی در مدرسه زندگی با یازده دانش‌آموز چهارم ابتدایی، از آن بسترهایی بود که رشد و بالندگی را در بسیاری جنبه‌ها تسهیل می‌کرد. برای معلم مدرسه نیز نقش دریچه‌ای به روی شناخت مسئله‌های واقعی دانش‌آموزانش را داشت. چرا که بازی، دنیای حقیقی آن‌ها بود؛ آن‌قدر حقیقی که بسیاری از رویاهایشان نیز در آن متولد می‌شد علاوه بر این‌ها، بازی و ورزش از خط‌کشی لی لی و تلفیقش با درس کسرهای ریاضی در کف سالن مدرسه تا مسابقات فوتبال دستی و شطرنج و بازی‌های رومیزی مختلف در همه جا حضور داشت. معلم مدرسه بارها مشاهده می‌کرد که در بازی است که مسئله‌های واقعی همچون کنترل خشم، همکاری و . خود را نشان می‌دهد و به نظر کاملاً منطقی است؛ چون دنیای واقعی کودک، بازی است و اگر می‌خواهیم به رشدش کمک کنیم، بهتر است به دنیای واقعی‌اش احترام بگذاریم و او را در همان دنیای راستکی با دقت مشاهده کنیم!

 

 

 

 

  برای مطالعه مقاله لطفا اینجا کلیک کنید

از دریافت نظر شما عزیزان درباره آنچه در این مقاله مطرح شده ، خوشحال میشوم

 


نویسنده :هیوا علیزاده

  مجله : رشد مدرسه فردا 

 تاریخ انتشار :فروردین ۹۸ با محوریت ارزشیابی

چند خط از مقاله : 

در مدرسه زندگی1، در ابتدای سال تحصیلی مفهوم ارزشیابی با کودکان در میان گذاشته شد، بدین ترتیب که در جلسه‌ای از همه آنان پرسیده شد: به‌نظر شما ارزشیابی یعنی چه؟» بچه‌ها نظرات مختلفی دادند؛ برای مثال، گفتند که ارزشیابی یعنی امتحان گرفتن، پیدا کردن ارزش یک چیزی و . . در ادامه پاسخ‌ها، این سؤال طرح شد که به نظر شما قرار است ارزشیابی در کار آموزش و یادگیری چه کمکی به ما کند. در این زمینه نیز کودکان و معلم نظرات خود را مطرح کردند و در پایان سعی کردند به یک جمع‌بندی در زمینه مفهوم ارزشیابی در کلاس خود برسند؛ به این ترتیب که ارزشیابی قرار است کمک کند ما نقاط ضعف، نقاط قوت و همچنین علایق خود را پیدا کنیم و سپس برای آن‌ها کاری انجام دهیم

وقتی بازخورد سالم و بازاندیشی با یکدیگر همراه میشوند، گویی یک فرهنگ یادگیری خلق میشود که ماهیتش جز حال خوب نیست. برای رسیدن به چنین فضایی لازم است مشاهدهگری را هر لحظه تا پایان عمر تمرین کرد؛ زیرا همیشه چیزی برای دیده نشدن و نشنیدن هست و در این ماجرا، کودکی که انتظار دارد دیده و شنیده شود، حتی خودش از این انتظار که حق اوست، آگاه نیست.

به امید اینکه مدرسههای فردا جایی باشد برای یافتن ارزش درونی هر کودک و کمک به شکوفایی آن.

 

 

 

 

   برای مطالعه مقاله لطفا اینجا کلیک کنید

 

از دریافت نظر شما عزیزان درباره آنچه در این مقاله مطرح شده ، خوشحال میشوم

 


نویسنده :هیوا علیزاده

  مجله : رشد مدرسه فردا 

 تاریخ انتشار : اسفند ۹۷ با محوریت مهارت های زندگی

چند خط از مقاله : 

سر آغاز : پرسش اساسی که " مدرسه زندگی" کار خود را با آن آغاز کرد این بود که با دانش آموزان در میان گذاشته شد : " فکر می کنید برای چه به مدرسه می آییم ؟ "

پاسخ کودکان کلاس چهارمی به این سوال،  با اینکه می آییم مدرسه تا  ریاضی و خواندن و نوشتن یادبگیریم شروع شد و وبعد از وقفه ای تقریبا طولانی برای پیدا کردن مواردی دیگر که می توان در مدرسه یاد گرفت و بیان تجربه هایی که هر فرد به صورت خاطره در کلاس مطرح کرد  تخته کلاس پر شد از چیزهایی که مدرسه می تواند کمک کند تا یادبگیریم مانند مرتب بودن، کار گروهی کردن، مسئولیت پذیری و . و اینگونه بود که یک روز کامل برنامه مدرسه روی این موضوع گذاشته شد  که قرار است چه چیزی یاد گرفته شود و در پایان این نتیجه حاصل شد که می خواهیم  در" مدرسه زندگی"  یادبگیریم که چطور بهتر زندگی کنیم و از آن لذت ببریم. در دیروزی که گذشت سعی کردیم در مدرسه زندگی ، زندگی کنیم و امید است که در فردا شاهد مدرسه هایی باشیم برای زندگی کردن و نه زندگی را زنده به گور کردن.


 

 

 

 

برای مطالعه مقاله لطفا اینجا کلیک کنید

از دریافت نظر شما عزیزان درباره آنچه در این مقاله مطرح شده ، خوشحال میشوم

 


نویسنده :هیوا علیزاده

 

  مجله : رشد مدرسه فردا 

 تاریخ انتشار : بهمن ۹۷ با محوریت عدالت آموزشی

چند خط از مقاله : 

در مدرسه زندگی چیزی از جنس دیلینگ دیلینگ به عنوان زنگ تفریح که  این پیام را با خود دارد که حالا وقت آزاد باش است و خوردن خوراکی ها و . وجود نداشت. 

از آن زنگ هایی که در بسیاری از مدارس خیلی وقت ها از همان ابتدا که بچه ها وارد کلاس می شوند منتظر شنیدن  صدای آن هستند تا فرصتی پیدا کنند برای حرف زدن و شادی کردن و غذا خوردن.

زنگ تفریح وجود نداشت چون باور بر این بود که یادگیری در مدرسه قرار است فضایی ایجاد کند که در مدرسه به همه خوش بگذرد و قرار نیست لحظات عذاب آوری را کنار هم بسازیم که برای خلاصی از آن دقیقه شماری کنیم. قرار نیست آماده شدن ذهن مان را به شنیدن صدای دلینگ دلینگ زنگ مدرسه شرطی کنیم.

بلکه قرار است طراحی آموزشی مان به گونه ای باشد که در آن به علایق افراد و تفاوت های فردی شان به عنوان انسان و نه ماشینی که با کلید خردن یک زنگ، آماده یادگیری شود ، احترام گذاشت . نگارنده این نوشته خود نمی داند که آیا مفهومی تحت عنوان عدالت آموزشی چیزی هست که در دنیای امروز وجود داشته باشد یا بیشتر چیزی است که نبودنش وجود دارد  و انسان در راستای آرزوی به حقیقت درآوردن بودنی از جنس عدالت آموزشی  در زمانی نامعلوم در حال تلاش است. با همه این ها شاید بتوان  به عدالت آموزشی در محدوده یک کلاس درس اینگونه نگاه کرد که همه دانش آموزان کلاس حق دیده شدن و شنیده شدن را داشته باشند ، حق اینکه شادی را در یادگیری تجربه کنند و از آن یک مفهوم درونی بسازند. شاید مدرسه لازم است به یاد داشته باشد که می تواند مامنی باشد برای کودکان ، کودکانی که شاید در بین آن ها باشند کسانی که  با شکم های گرسنه شب را صبح کرده اند و یا شاهد مشاجره مادر و پدر بوده اند و یا . و این کودکان  قبل از اینکه بدانند 3 تا 6 تا می شود تا شاید لازم است حس کنند که کسی دوست شان دارد.

 

 

 

 

 

برای مطالعه مقاله لطفا اینجا کلیک کنید

از دریافت نظر شما عزیزان درباره آنچه در این مقاله مطرح شده ، خوشحال میشوم

 


نویسنده :هیوا علیزاده

  مجله : رشد مدرسه فردا 

 تاریخ انتشار : دی ماه ۹۷ با محوریت هنر

چند خط از مقاله : 

در مدرسه زندگی زنگ هنر وجود نداشت؛ نه به دلیل کم اهمیت شمرده شدن هنر، بلکه به این دلیل که هویتش قابل به چارچوب کشیدن در یک بازه زمانی خاص و مکانی خاص و در قالب طرح درسی خاص نبود. از آنجا که در مدرسه زندگی، همچون زندگی واقعی، بسترهای یادگیری به‌صورت تلفیقی و بر مبنای مسئله طراحی می‌شد، هنر نه ابزاری برای رنگ و لعاب زدن به یک راه‌حل بلکه خود راه‌حل به حساب می‌آمد به امید مدرسه‌های فردایی که در آن ملاک کیفیت، نه تعداد آثار نمایشگاهی کودکان یا دستاوردهای علمی‌شان، بلکه وسعت بخشیدن به فرصت‌هایی باشد که بتوان در آن هنر را نفس کشید، علم را لمس کرد و خالق پرسش‌هایی بود که به شناخت بیشتر از خویشتن خویش، رهنمونمان کند.

 

 

 

 

  برای مطالعه مقاله لطفا اینجا کلیک کنید

از دریافت نظر شما عزیزان درباره آنچه در این مقاله مطرح شده ، خوشحال میشوم

 


نویسنده :هیوا علیزاده

  مجله : رشد مدرسه فردا 

 تاریخ انتشار : آذر ماه ۹۷ با محوریت اردو و گردشگری

چند خط از مقاله : 

چهارمین ماه از تأسیس مدرسه زندگی را در دی‌ماه ۹۶ می‌گذراندیم؛ مدرسه‌ای با یک پایه تحصیلی (چهارم ابتدایی) و ۱۱ دانش‌آموز پسر و معلمی که اولین بار در نیمه‌های مرداد ۹۶ به جزیره کیش رفته بود و از همان روز قصه‌هایش در مدرسه‌ای که در آن موقع هنوز مدرسه نبود، آغاز شد. قرار است در اینجا درباره ماجراهای سال تحصیلی ۹۷ ـ ۱۳۹۶ این مدرسه نوشته شود؛ مدرسه‌ای که هر روز آن به قول دانش‌آموزانش با روز قبل فرق داشت. مدرسه‌ای که در آن از همان ماه اول بچه‌ها به دنبال این بودند که بزرگ‌ترهایشان را راضی کنند تا بتوانند بیشتر در مدرسه‌شان بمانند. اینکه بخواهند نامه‌ای به اداره آموزش‌وپرورش بنویسند و تقاضا کنند که پنجشنبه‌ها و حتی جمعه‌ها به مدرسه بیایند. چون به قول خودشان در مدرسه‌شان یک عالمه کار دارند و اینکه در این مدرسه به آن‌ها خوش می‌گذرد.

 

 

 

 

 برای مطالعه مقاله لطفا اینجا کلیک کنید

از دریافت نظر شما عزیزان درباره آنچه در این مقاله مطرح شده ، خوشحال میشوم

 


نویسنده :هیوا علیزاده

  مجله : رشد مدرسه فردا 

 تاریخ انتشار : آذر ماه ۹۷ با محوریت اردو و گردشگری

چند خط از مقاله : 

آیا سفر دانش‌ آموزان یک مدرسه به مدرسه دیگر می‌تواند از جمله برنامه‌های اردویی نظام آموزش‌وپرورش باشد؟ اگر اردوی گروهی از دانش‌آموزان را بازدید از یک مدرسه در نظر بگیریم، چه پیامدهایی برای رشد دانش‌آموزان می‌تواند داشته باشد؟ آیا می‌توان موضوعات آموزشی را با برنامه چنین اردویی، یعنی رفتن به مدرسه‌ای دیگر، تلفیق کرد ؟ .

خلق چنین تجربه‌هایی علاوه بر گسترش وسعت مدرسه فراتر از دیوارهایش، می‌تواند باعث شکل‌گیری زنجیره‌ای از دوستی‌ها و خاطره‌ها شود.  اینکه فرد به‌طور ملموس خود را به جامعه یادگیرنده بزرگ‌تری متعلق بداند و از جمله محصولات این ارتباط و حس تعلق، چه بسا احترام گذاشتن به تفاوت‌ها باشد؛ احترامی که رسیدن به مفهوم آن از جمله اهداف آموزشی برنامه درسی کشور ماست. به امید افزایش مدارسی که درهایشان را به روی میهمانانی از مدارس دیگر باز می‌کنند.  

 

 

 

 

 برای مطالعه مقاله لطفا اینجا کلیک کنید

از دریافت نظر شما عزیزان درباره آنچه در این مقاله مطرح شده ، خوشحال میشوم . 


نویسنده :هیوا علیزاده و امیر قاضی میرسعید

  مجله : رشد مدرسه فردا 

 تاریخ انتشار : آبان ماه 95 با محوریت محیط زیست  

چند خط از مقاله : 

اگر قرار است ما در مدرسه های امروز و فردا برای ایجاد بستری تلاش کنیم که دانش آموزان مان فرابگیرند چگونه انتخاب هایشان را با توجه به حمایت از طبیعت سازمان دهی کنند، شاید خوب باشد ما فعالان حیطه آموزشی این چگونگی را در کنار دانش آموزان مان زندگی کنیم تا هم فرصتی برای فراگیری خود ایجاد کنیم و هم آثاری که این فعالیت ها بر دانش آموزان می گذارد آن ها را مشتاق نماید در این زمینه گام بردارند. زیستن این چگونگی خود فرآیندی را رغم می زند که زمین بازی ای برای یادگیری است.

 برای مطالعه مقاله لطفا اینجا کلیک کنید

از دریافت نظر شما عزیزان درباره آنچه در این مقاله مطرح شده ، خوشحال میشوم . 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خلاصه کتاب روش تحقیق حافظ نیا سئوسازی یادداشت های من آموزش و پرورش مغز محور فریدون کدخدایی دانلود رایگان گروه خبری اخبارپیام نور علم و دانش مطالب اینترنتی مرجع دانلود فایل